بچه ها راستش، یه چیزایی رو هیچوقت نمیتونی به طرف مقابل بگی و من اینو الان میفهمم.
دوستم رفته به دروغ به استاد گفته و کلی پیاز داغشو زیاد کرده که شما کلی انگیزه برنامه نویسی با من دادین و فلان وبهمان. استاد هم کلی ذوق کرده و کلی اطلاعات بهش داده. استاد میدونه اون دختر نرمالی هست و سرش تو کار خودش بودا تا اینجای ترم و همین خوشحالش میکنه.
در صورتی که من خیلی دلم میخواست بهش بگم فلانی؛ من از اول عمرم به معلم هام حس خیلی خوبی داشتم. عاشق یکیشون شدم و همچبن خطایی کردم و کمبود هام گذاشت چشم هام کور بشن و اون سو استفاده ش رو بکنه. دختر بازی ش رو بکنه در حالیکه یه زن هم تو خونه داشته. نمیگم من فرشته م اون بده من هم مقصرم ولی اون کسکشه. اصن اینا رو هم نمیگم چون به اون ربطی نداره ولی بهش میگم که اگه به جرقه هایی که بین خودم و تو زده شده بود توجه میکردیم الان گوهی بالا اومده بود که جمع کردنش خیلی سخت میشد.
و تو به همین دلیل بهترین استاد این دانشگاهی. کلاس تو تو این ترم خیلی بل من لذت داده .
خیلی زیاد
منتها نباید گفت و نمیشه گفت.
فقط شاید بتونم در این حد بگم که من افتادم و خاطره ی بد داشتم از این درس تا اینکه اومدم تو کلاس شما
لامصب اون کتاب و فایل لعنتی رو بهم بدا کسکش.
اون عن خانمو ولش کن خو
درباره این سایت